وای دیگه مخم نمیکشه خخخخخ لطفا بقیه شرکت کنن خخخخخخ اسم پسرم احمد خوبه؟؟خخخخ

دختر هم الناز باشه دیگه خخخخخخخ

خخخخخخخخخخخ

الناز کیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مدیرمون خخخخخخخ

دلی تو ادامه بده خخخخخخخخخخخخ

~~ای وای.هنوز حوله حموم تنمه و مامان داره بدجوری نگام میکنه.بایه عذر خواهی از جمع سریع خودمو بهاتاقم رسوندم و...

دیدم وای چندتا دختر نشستن منم با همون وضع رفتم تو اتاق ندیدمشون وقتی اونا دیدن و منم دیدم .....

با یه عذر خواهی برگشتم که برم سمت اتاق خودم که یه لحظه فهمیدم.......

.

.

.

.

.

برای اینکه کسی چیزی نفهمه آروم در گوش دختره گفتم ساعت 11 بیا حیاط تا شرطامو بهت بگمو و فرض از کنارش گذشتم تا اینکه شب شد و.....................

(چه داستان جالبی شده بیاین واسه شرطا یه چیزی بذارین)

قاطی شد؟؟؟

از اخرین حرف تارا شروع کنید چرت پرت نگین خخخخخخخخ قوانینم رعایت بشه ها

اصن قبول نیس.جدیدا احمد زیادی به من گیر میده

خب حواسم نبود ندیدم صحفه های بعدی رو هی بزن ت سرم

نقل قول از roza1378

اصن قبول نیس.جدیدا احمد زیادی به من گیر میده

خب حواسم نبود ندیدم صحفه های بعدی رو هی بزن ت سرم

اییییییییییی من کجا گیر دادم؟؟؟ فقط خواستم بگم ک بدونی

ببخشید اگه ناراحت شدی....

اوه اوه غول بی شاخ دم[داداش بزرگم که اسمش قادر بود]وارد خونه شد و.............

نقل قول از roza1378

اوه اوه غول بی شاخ دم[داداش بزرگم که اسمش قادر بود]وارد خونه شد و.............

منو با اون دید

باهام رفیق بود گفتم به به داداش عزیزم چطوره؟ خوبه؟ خواستم یجوری بپیچونم ک متوجه نشه گفتم داداش ی اموزشی هست بهت میدم (حالا اینجا میتونه در مورد همه چی باشه ) که به ابجی بدی و بخونه اونم که فکر کنم بیخیال شده بود گفت باشه و ی چیزیو از خونه برداشت بعد رفت بیرون

باز منو دختره تنها موندیم دل منم یجوری شده بود انگار منم دوسش دارم که بهش گفتم......