موضوعات این مطلب :
نوشته های عاشقانه
,
داستان غمگین چه کسی میدونه عشق چیه؟
داستان عاشقانه غمگین لنا در کلاس درس
Sad-love-story-lena

سر کلاس درس معلم پرسید : هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه ؟
هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند
ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود.
لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید
.بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید وگفت : لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه ؟
لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق ؟
دوباره یه نیشخند زدو گفت:عشق ... ببینم خانوم معلم شما تابحال کسی رو
دیدی که بهت بگه عشق چیه ؟
معلم مکث کردو جواب داد : خب نه ولی الان دارم از تو می پرسم
لنا گفت:بچه ها بذارید یه داستانی رو از عشق براتون تعریف کنم تا عشق رو درک کنید نه معنی شفاهیشو حفظ کنید
و ادامه داد : من شخصی رو دوست داشتم و دارم از وقتی که عاشقش شدم
با خودم عهد بستم که تا وقتی که نفهمیدم از من متنفره بجز اون شخص
دیگه ای رو توی دلم راه ندم برای یه دختر بچه خیلی سخته که به یه چنین
عهدی عمل کنه .
•
•
•
بقیه متن داستان غمگین لنا را در ادامه مطلب ببینید