***عاشقانه های baransard***

baransard

دختر:دوست دختر جدیدت خوشگله؟(در ذهنش میگوید:آیا واقعا از من خوشگلتره؟)

پسر:آره خوشگله...!(در ذهنش:اما تو هنوز زیباترین دختری هستی ک میشناسم)

دختر:شنیدم دختر شوخ طبع و جالبیه(درست اون چیزی ک من نبودم)

پسر:آره همینطوره(اما در مقایسه با تو اون دختر هیچی نیس)

دختر:خب پس امیدوارم شما دو تا با هم بمونید(اتفاقی ک برای ما رخ نداد)

پسر:منم برات آرزوی خوشبختی میکنم(چرا این پایان رابطه ی ما شد؟؟؟؟!)

دختر:خب...من دیگه برم...(قبل از اینکه گریه ام بگیره)

پسر:اره منم همینطور...(امیدوارم گریه نکنی)

دختر:خدافظ(هنوزم دوستت دارم و دلم برات تنگ میشه)

پسر:باشه خدافظ...(هیچوقت عشقت از قلبم بیرون نمیره...هرگز)

لعنت به غ...ر...و...ر